انقلاب در قاب، به جای در قاب انقلاب

نگاهی به فیلم گفت و گو با انقلاب
پوریا جهانشاد
مستند "گفتگو با انقلاب" به کارگردانی "روبرت صافاریان" که آخرین فیلم این مستند ساز و منتقد سینمایی محسوب می شود از جمله مستندهایی ست که گرچه برای پخش در تلویزیون تولید شده ، اما برخلاف انتظاری که از اینگونه فیلمها نزد غالب منتقدان و مخاطبان وجود دارد مستندی ست که تفکر و خلاقیت در سراسر زمان سی دقیقه آن موج می زند. فیلم در تقابل با سنت رایج بسیاری از مستندهای امروزی که در آنها انتخاب موضوعی جذاب صرفا" بهانه ای برای جبران کاستی ها و ناتوانی های فیلمساز محسوب می شود، از پرداخت مستقیم  و کلی نگر به موضوعی که بارها و بارها به آن پرداخته شده احتراز کرده و در عوض کوشیده است  با رمز گشایی از تصاویر آرشیوی چیزی تازه در آنها کشف کند. چیزی که بتواند یک رویداد را از مشابه آن متمایز گرداند و این کاری ست که تا کنون کمتر مورد توجه فیلمسازان بوده است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که فیلمساز با انتقال تجارب شخصی و دانش نظری اش به فیلم، این رویداد را نه مانند سابق شعارزده و انسان زدوده، بلکه همچون تجربه ای بشری که خود از سر گذرانده تصویر کرده است. حضور این وجه انسانی در فیلم موجب شده است که رویدادی مانند انقلاب به جزئیات این تجارب روزمره فردی گره خورده و نتیجتا" اختصاصی شود. اما نادیده گرفتن چنین پدیده ای موجب می شود انقلاب ایران به جای آنکه در نوع خود همچون هر انقلابی که در جهان رخ می دهد منحصربفرد باشد، به مصداقی برای تعداد مشخصی نشانه سمبلیک نظیر: فریاد، خون، مشت، شعار، جسد و غیره که درتصاویر مربوط به انقلاب های مختلف تکرار می شوند، تقلیل یابد. چنین چیزی نتیجه ساز و کار یکسان تصویر سازی و عملکرد مشابه نشانه هایی ست که از فرط تکرار طبیعی شده اند. "صافاریان" در این فیلم با نکته سنجی بسیار این طبیعی سازی را به چالش می کشد و مفهوم صلب و ایدئولوژی زده "انقلاب " را از "انقلاب" به عنوان تجربه ای که حامل حافظه و عواطف انسانی ست، تمایز می دهد. به این ترتیب شیوه توضیحی این مستند بر خلاف اسلاف خود قصد آن را ندارد که تصاویر را بر جای واقعیت تکیه زند بلکه به عکس، سر آن دارد که این گونه تصاویر را واسازی کند و همین باعث می شود این فیلم را مستندی درباره مستند یا یک meta-documentary بدانیم.

توصیف یک رویداد و همزمان توجه به چگونگی نقل آن در رسانه نه تنها رویداد بلکه فیلم را هم منحصر بفرد می کند. اگر رخداد انقلاب بر اساس دلالتهای مکرر نشانه های تصویری مشخص در فیلمهای مختلف رمزگذاری شده و در نتیجه تفاوت بین انقلابهای مختلف برجسته نمی شود، فیلمهای به ظاهر متفاوتی هم که این رویدادهای مختلف را با شمایل هایی یکسان عرضه می کنند، تشخص خاصی نسبت به یکدیگر نمی یابند؛ زیرا آنچه موجب چنین تمایزی در فیلمها می شود شیوه بیانی ست که کارگردان آگاهانه بر می گزیند تا یکتایی فیلم در لحنش حفظ شود؛ خصوصیتی که ناشی از درک تفاوت تصویر و واقعیت است و از تقلیل فیلم به محتوایش جهت قرار دادن آن در چارچوب های از پیش موجود جلوگیری می کند.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد